این روزها تلفنهای همراه نه تنها به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی ما بزرگسالان تبدیل شده است، بلکه در حال حاضر بسیاری از نوجوانان و حتی کودکان نیز وابستگی بیحدو حصری را به این وسایل الکترونیکی تجربه میکنند. کافیست در محیط های عمومی و یا خانوادگی رفتار کودکان را مورد توجه قرار دهیم. بسیاری از کودکان نسل امروزی برخلاف نسلهای پیشین دسترسی به تلفن همراه را به هر امتیاز دیگری از جمله بازی با همسالان و بازیهای جمعی ترجیح میدهند. در یک محیط جمعی برخی کودکان به صورت خودخواسته و حتی با استقبال حاضرند خود را در اتاقهای خلوت محبوس کنند و از دیگران فاصله بگیرند تا بتوانند در تنهایی و فراغ بال فرصت بیشتری برای کار با تلفنهای همراه داشته باشند. یعنی محبوس شدن در اتاق خلوت، به عنوان امری که برای کودکان نسل قبل نوعی تنبیه به شمار میرفت، برای نسل حاضر نوعی پناهگاه برای فاصله گرفتن از ارتباطات واقعی و پرسه زدن در دنیای مجازی محسوب میشود. تداوم چنین شرایطی به تدریج موجب کمرنگ شدن تعلقات عاطفی و خانوادگی و افزایش احساساتی نظیر اضطراب و افسردگی میگردد. به همین دلیل است که امروزه یکی از پرسشهای پرتکرار والدین امروزی در خصوص مدیریت رفتار فرزندان در مواجهه با تلفنهای هوشمند و تبلتها میباشد. برای مدیریت این شرایط نقش اصلی بر عهده والدین میباشد. والدین از یک سو مهمترین عامل ایجاد زمینه های وابستگی فرزندان به وسایل الکترونیکی هستند و از سوی دیگر همواره دغدغه غرق شدن فرزندان در فضای مجازی و تلفنهای همراه را دارند و فرزندان امروزی در حقیقت قربانی این تناقض رفتاری والدین خود هستند. به همین دلیل برای حل این مسئله پیش از آنکه به دنبال روشهای کاهش وابستگی فرزندان به وسایل الکترونیکی باشیم، نیاز است روشها و قوانین ناظر به رفتار والدین را مورد توجه قرار دهیم.
یکی از شایعترین اشتباهات والدین در خصوص مواجهه با وسایل الکترونیکی آن است که والدین از همان سالها حتی ماههای ابتدایی تولد فرزندشان، تلفنهای همراه را ابزاری برای رهایی خود از فرزندانشان تعریف میکنند و اوقاتی را که باید برای برقراری ارتباط با فرزند خود اختصاص دهند با معرفی بازیهای موبایلی و سایر قابلیتهای الکترونیکی جایگزین میکنند. بدین ترتیب قدم اول ایجاد فاصله و اختلال در روابط والدین با فرزندان به واسطه ابزارهای الکترونیکی توسط خود والدین برداشته میشود و فرزندان از چند ماهگی با موبایل به عنوان ابزاری همه کاره که میتواند نیازهای همه ردههای سنی را برطرف نماید، آشنا میشوند. موبایل به مثابه جقجقه در ماههای ابتدایی زندگی، موبایل به عنوان آلبوم تصاویر، موبایل به مثابه انواع بازی و سرگرمی در دوران کودکی و نوجوانی و موبایل به عنوان ابزاری برای ارتباطات و انجام امور روزمره زندگی در بزرگسالی...در چنین شرایطی کودکان خواه ناخواه روابط بسیار نزدیکی با وسایل الکترونیکی خواهند داشت. کودکان به جای گفتار به رفتار والدین توجه میکنند. اگر والدین هیچ قاعدهای در استفاده از تلفنهای همراه نداشته باشند، نمیتوانند در مواجهه با وسایل الکترونیکی برای فرزندان ضابطه مداری را تربیت نمایند. زمانیکه والدین در انتخاب بازیهای موبایلی به رده سنی و محتوای آن توجهی ندارند، نمیتوانند مانع آثار روانی بازیهای خشونت بار شوند و عادات بد اخلاقی ناشی از این بازیها را در فرزندان خود کنترل کنند. برخی بازیهای الکترونیکی هم مانند بازیهای واقعی میتوانند به صورت گروهی انجام شوند و بهتر است والدین با مشارکت در بازیهای الکترونیکی گروهی با فرزندانشان تعامل برقرار کنند و از این طریق مانع منزوی شدن و ایجاد فاصله میان خود و فرزندانشان شوند. زمانیکه والدین برای اوقات مختلف زندگی خود اهمیت قائل نیستند و هنگام حضور در جمعهای خانوادگی، هنگام سرو غذا، هنگام خواب و شرایط مشابه تلفن همراهشان را از خود جدا نمیکنند، فرزندان هم با الگوبرداری از والدین، رفتار مشابهی را تکرار میکنند و دچار انواع اختلالات ارتباطی، اختلالات تغذیهای و اختلالات خواب و... میشوند. مرور آنچه در این یادداشت به آن اشاره شد و نکات نانوشته دیگر نشان میدهد، والدین قبل از آنکه به دنبال اصلاح رفتار فرزندان خود با وسایل الکترونیکی باشند، لازم است با آشنایی با علوم تربیتی و سواد رسانهای، به آسیب شناسی اختلالات ایجاد شده بپردازند و رفتار خود را اصلاح نمایند.
ارسال نظرات